در فیلم تلقین (Inception سرآغاز)، ساخته کریستوفر نولان، قهرمانان فیلم برای کاشتن یک ایده ی جدید در ذهن قربانی به لایههای عمیقِ خواب روشن سفر می کنند. هر لایه که پایینتر می روند، زمانِ واقعی کندتر میگذرد یا اینطور بگوییم زمان در رؤیا سریعتر سپری می شود. یعنی ذهن، رویدادها را بسیار سریعتر متصور می شود. به طوری که یک ثانیه در دنیای واقعی معادل چند ساعت در دنیای رویاست.
وقتی که «سایتو» تیر میخورد و مجروح می شود، به عمیقترین لایه رؤیا – برزخ – منتقل می شود. «کاب» هم پس از اینکه توسط همسرش در رؤیا زخمی می شود، به برزخ رؤیا و در کناره ی ساحلی که ویلای «سایتو» آنجاست سقوط می کند. با اینکه فاصله زمانی بین انتقال هر دو به برزخ رویا چند ثانیه است، اما در برزخ – عمیقترین لایه رؤیا – چند ده سال گذشته. به طوری که «سایتو» تبدیل به پیرمردی شده و فکر میکند که دارد در واقعیت زندگی می کند.
بعد از اینکه آن دو با هم صحبت میکنند و با مرور خاطراتشان متوجه میشوند که در لایهای از خواب گیر افتاده اند و کارهای زیادی در واقعیت دارند که هنوز انجام نشده. همین موجب میشود تا رؤیای آنها دوباره تبدیل به رؤیای هوشیارانه شود و به سطح برگردند. صرفنظر از زیبایی و جذابیت فیلم، در پایان تماشاچی با دهها سؤال معما گونه روبرو می شود. یکی از آن سؤالها این است: آیا زمان را میتوان در خواب روشن تغییر داد؟
آیا میتوان گذر زمان را در دنیای خواب روشن چنان سریع کرد که هر دقیقه معادل چند روز یا حتی چند سال باشد؟ و آیا میتوان به این طریق هر شب، یک عمر زندگی کرد و با تجربیاتی ناب و دست اول به دنیای بیداری برگشت؟
ابتدا ببینیم تحقیقات علمی چه می گویند؟ استفن لابرج (۱) یکی از متخصصان خواب شفاف در این باره تحقیقی انجام داد:
او از افراد مورد آزمایش – که استعداد ورود به خواب شفاف داشتند – خواست که بعد از ورود به خواب شفاف ابتدا با حرکت چشمها علامت دهند که وارد خواب شفاف شده اند. (این کار ممکن است). سپس چند ثانیه صبر کنند و دوباره با حرکت چشم علامت دیگری بدهند. نتیجه تحقیق این بود که گذشت زمان در رؤیا باگذشت زمان در واقعیت تقریباً مساوی ست. یعنی یک ثانیه در رؤیا تقریباً معادل یک ثانیه در بیداری ست.
اما نتیجه این آزمایش هم جواب صحیحی به سؤال فوق نیست. چون در این آزمایش ذهن رویابین ها به شمردن ثانیه ها و علامت دادن به دنیای بیرون معطوف بود. ولی در رؤیای روشن معمولا ذهن رویابین معطوف به دنیای رویاست و کاری به واقعیت ندارد.
گذشت زمان در رؤیا بیشتر یک مسأله کیفی ست تا کمّی.
خیلی از رویابین ها گزارش میدهند که زمان در بعضی از رؤیاهای آنها بسیار سریعتر از واقعیت می گذرد. آنها چنان در جهانِ خواب روشن غرق میشوند که به نظر خودشان ساعتها یا حتی روزها گذشته است اما در واقعیت رویای آنها بیشتر از چند دقیقه نبوده است.
اتفاق دیگری که بعضی وقتها در خواب روشن رخ می دهد، شدتِ اطلاعات دریافتی ست. در بعضی تجربههای عرفانی مثل اشراق آنچه که در لحظه درک میشود چنان شدید، یکباره و زیاد است که بعد از تمام شدن آن تجربه، انسان به ساعتها زمان نیاز دارد تا آنچه را که تجربه کرده هضم کند یا به صورت واحدهای فکری در قالب کلمات بیان نماید. این موجب می شود که تجربه گر به خطا افتد و فکر کند که ساعت ها در آن حال بوده در صورتی که همه آن تجربه، لحظه ای بیش به درازا نکشیده است.
دوست عزیز inception به معنی سرآغاز هست نه تلقین
مرسی از تذکر. تصحیح شد. البته اسم تلقین در متن فوق، اشاره به نام فیلم در ایران است.
سلام لطفا منو از شاگردهاتون قراربدید