لوبسانگ رامپا در بین رازوران ایرانی و همینطور خارج کشور چهره ای شناخته شده است. قسمت اعظم شهرت وی مدیون کتاب چشم سوم است که در آن وی خاطرات کودکی خود را در تبت شرح می دهد و از آموزه های اساتید و راهبان بزرگ تبتی پرده بر می دارد. او در این کتاب توضیح می دهد که راهبان تبتی چطور طی یک عمل جراحی پیشانی وی را سوراخ کرده و چشم سومش را باز کرده اند. رامپا در کتاب های دیگرش اسرار هاله انسانی را توضیح می دهد و اینکه حامل پیام های بزرگ برای نوع بشر است و در زندگی های گذشته از قدیسان تبتی بوده است.
بسیاری از اطلاعات مربوط به تبت یا تمرینات مربوط به باز کردن چشم سوم، سفر روح و هاله بینی که در اینترنت یا بیرون اینترنت بین هموطنان رد و بدل می شوند، مستقیم یا غیر مستقیم حاصل نوشته های لوبسانگ رامپا هستند.
کتاب چشم سوم که در سال ۱۹۵۶ در دنیای غرب منتشر شد، علاقمندان مسائل فوق طبیعی را به شدت تکان داد. بسیاری مشتاق دیدار با این استاد بزرگ تبتی بودند تا آنها را به اشراق برساند و چشم سوم را برایشان باز کند. البته بسیاری هم در نوشته های او شک کردند. از جمله محافل دانشگاهی و تبت شناسان اصالت نوشته های وی را زیر سوال بردند. در همان زمان صاحب انتشاراتی که مسئول انتشار نوشته های رامپا بود، بسیار به تبت علاقمند بود و کمی هم زبان تبتی می دانست. او یک روز در دفتر نشریه شروع کرد به صحبت با زبان تبتی و از آقای رامپا جمله ای به تبتی پرسید که معنی اش این می شود: سفر خوبی داشتید، آقای رامپا؟ لوبسانگ رامپا نه تنها جمله ی وی را متوجه نشد، بلکه حتی نفهمید که صاحب انتشاراتی به چه زبانی صحبت می کند. وقتی برای او توضیح داده شد که این جمله به زبان تبتی ست، غافلگیر شد و مدتی بعد برای توجیه ندانستن زبان تبتی شرح داد که زمانی توسط سربازان ژاپنی دستگیر و شکنجه شده بود و برای اینکه اسرار کشورش را فاش نکند، به وسیله ی خودهیپنوتیزم زبان تبتی و چینی را کلا از ذهن خود پاک کرده است!
لوبسانگ رامپا در مقدمه کتاب چشم سوم می نویسد: “شاید کسی حرف های مرا باور نکند. البته خواننده حق دارد چون تبت سرزمینی ناشناخته است”.
اصرار وی بر اینکه یک لامای بسیار بزرگ تبتی ست موجب عکس العمل محافل علمی و دانشگاهی شد و بسیاری از تبت شناسان اعلام کردند که نوشته های آقای رامپا نه تنها هیچ شباهتی به آنچه در تبت رخ می دهد ندارد، بلکه وجه اشتراکی هم با بودیسم یا سایر ادیان تبتی ندارد.
فشار خبرنگاران و طرفداران و مخالفان لوبسانگ رامپا برای ملاقات و مصاحبه با وی آنقدر زیاد بود که بالاخره همسر وی در مصاحبه ای اعلام کرد:
- نوشته های لوبسانگ رامپا واقعی نیستند. و او زاده ی انگلیس و فرزند یک لوله کش زحمتکش است.
- او هرگز در تبت زندگی نکرده، هرگز به تبت سفر نکرده و اصلا تا الان از انگلیس خارج نشده و هیچ گاه توسط هیچ دولتی دستگیر نشده است.
- او زبان تبتی بلد نیست و آنچه که از تبت می داند همان مطالبی ست که در کتابهای تبت شناسی نوشته شده.
- اسم واقعی وی هِنری هاسکین Henry Hoskin است و چون به شدت مشکل مالی داشته، این حکایت ها را اختراع کرده تا با فروش آنها وضعش بهتر شود.
زمانی که همسر رامپا این حرف ها را زد، وی در قصری بزرگ در انگلیس زندگی می کرد که از پول حاصل از فروش کتابهایش خریده بود و برای هر جلسه صحبت خصوصی با طرفدارانش چند صد پوند مطالبه می کرد.
امروزه در خارج کشور آقای هاسکین را به عنوان یکی از ده کلاهبردار معروف تاریخ انگلیس می شناسند. اما مدعیان عرفان در کشور ما که طبق معمول حال و حوصله یا سواد مطالعه و پرس و جو ندارند این آقای کلاهبردار را عارف بزرگ تبتی و وارث اسرار لقب داده اند.
قسمت اعظم اطلاعاتی که استادنماهای ایرانی درباره چشم سوم یا هاله نورانی به خورد شاگردان بی اطلاع خود می دهند، مستقیم یا غیرمستقیم از نوشته های لوبسانگ رامپا گرفته شده و همانطور که ملاحظه کردید حاصل تخیلات یک انگلیسی جویای نام و نان است.
نشر چنین مطالبی از این جهت مهم است که در نظر داشته باشیم پیشرفت فنی یا همه گیر شدن اینترنت و رسانه های جمعی به هیچ وجه دلیل پیشرفت فکری جامعه نیست: احمق ها در هر صورت احمق می مانند حتی اگر آیفون داشته باشند یا سوار ماشین ضد گلوله شوند.
کانال تلگرام سایت خواب روشن را به دوستانتان معرفی کنید:
https://telegram.me/khaaberoshan
اطلاعات بیشتر:
http://www.aikoengineering.com/9-grose-britische-schwindler.html
http://www.spiegel.de/spiegel/print/d-41760682.html
https://de.wikipedia.org/wiki/Lobsang_Rampa
عالييييييي.
بیشتر مطالعه کنیدد دوست عزیز
جهت اطلاعتون پسر خاله ی من در نروژ در دانشگاهشون با یک دوربین که از روسیه آورده بودند هاله ی دور بدن همکلاسیهاش رو مشاهده کر
جای تاسف است که صداقت انسان شریفی مثل آقای رامپارا بدون آوردن دلیل قانع کننده ازآثارشان انکارمیکنند
کارتان اشتباه است
امثال شما،فقط بلدیدانکاروتکذیب کنید
خیلی ازمطالب آقای رامپا به واقعیت نزدیک است دوستان مستحضرباشند برای خراب کردن شخصی کافی است به وی نسبت دروغ داد ولیکن هرکسی بارجوع به باطن ذات خویش حقایق رامیفهمد
فرد محترم بهتر است به درون خود رجوع کنید،تا به حقیقت رسید……