منظور از بختک اختیاری خودآگاهی در موقع فلج خواب است. یعنی ورود عمدی به حالتی که بدن به خواب رفته و قادر به حرکت نیست اما ذهن بیدار و هوشیار است. این حالت تخته پرش یا سرآغازی ست برای خواب روشن. در وقوع بختک معمولا اراده و اختیاری در کار نیست. به همین خاطر معمولا کسی که اصلا با این پدیده آشنایی ندارد با بروز آن دچار هراس می شود. 
بسیاری از هراس ها ریشه در ندانستن دارند. هم انسان و هم حیوانات وقتی با موقعیتی برای اولین بار روبرو می شوند به شکلی غریزی می ترسند. ترس موجب می شود که بدن و ذهن با تمام قدرت برای دفاع از خود در مقابل خطری احتمالی که ممکن است از آن موقعیت تازه و ناشناخته ناشی شود، موضع گیری کنند. بسیاری از ترس های اجتماعی و فردی هم هستند که به اضطراب و استرس روزمره دامن می زنند. در جامعه هر وقت که برای اولین بار با وضعیتی روبرو می شویم این ترس غریزی در لباس تنش و اضطراب ظاهر می شود. این تنش های درونی بعضی وقت ها موجب می شوند که با تمام امکانات بدنی و ذهنی برای رسیدن به چیزی تلاش کنیم. (مثل تیم فوتبالی که برای اولین بار به مرحله فینال رسیده و با تیمی کارکشته باید به رقابت بپردازد) بعضی وقت ها هم سد راه می شوند و عملکرد فرد را پایین می آورند. (مثل کسی که از امتحان می ترسد و در ضمن برای اولین بار باید در امتحان مهمی شرکت کند). به ترسی که تنش های نوع دوم را ایجاد می کند فوبی یا هراس می گویند. هراس ها مثل ترس از بلندی یا تاریکی یا امتحان هیچ دلیل منطقی ندارند یا از خاطرات کودکی ناشی می شوند یا ریشه در تکامل چند میلیون ساله ی بشر دارند و یا ناشی از رابطه داشتن با فرد دیگری که هراسی مشابه دارد. فرق هراس و ترس واقعی این است که در هراس از اینکه در موقعیتی خطرناک یا ناخوشایند گیر کنیم دلهره داریم اما در ترس معمولی در مقابل عامل خطرناک خارجی واکنش نشان می دهیم. از این دیدگاه ترس از بختک برای کسی که از مکانیسم آن اطلاع ندارد – با توجه به اینکه فلج خواب عملکرد طبیعی بدن در موقع خواب رم است – در واقع نوعی فوبی یا هراس است. (توجه داشته باشید که پدیده بختک غیرارادی ممکن است به دلایل مختلفی به وقوع بپیوندد. اینجا صحبت از دلایل یا عوامل بروز بختک غیر ارادی نیست بلکه منظور هراس ناشی از بروز بختک اختیاری یا هراس بعد از بروز آن است).
در صورتی که بخواهید از طریق بختک اختیاری به تجربه خروج از بدن یا خواب شفاف اقدام کنید ممکن است بدن و ذهن شما در ابتدا واکنش های افراطی ناشی از هراس نشان دهد و به سرعت برای خروج از آن وضعیت اقدام کند اما این واکنش ها فقط مربوط به چند بار اول هست و اگر اطلاعات کافی درباره بختک و فلج خواب داشته باشید به زودی واکنش های ناشی از هراس جای خود را به کنجکاوی، احساس سبکی، بازیگوشی کودکانه و کشف چیزهای جدید می دهد. در صورتی که مایل باشید بعد از بختک اختیاری و در آستانه ورود به خواب روشن می توانید آگاهانه با ضمیر ناخودآگاه خود رابطه برقرار کرده و خودتان را بیشتر بشناسید. ضمیر ناخودآگاه معمولا به شکل مردی پیر یا زنی زیبا یا حیوانی که دوستش دارید ظاهر می شود و همان نقش اتوماتیکی را که همیشه در طول زندگی برای حفاظت از شما بازی کرده این بار به شکلی روشن و هوشیارانه اجرا می کند. 
اما بختک اختیاری را چطور می شود ایجاد کرد؟ برای یاد گرفتن بختک اختیاری یا آگاهی به فلج خواب به روش های هوشیار آغاز خواب روشن در بخش روش های خواب روشن در همین وبسایت که منتشر شده یا به تدریج منتشر و تکمیل خواهد شد مراجعه کنید. برای اطلاعات بیشتر درباره روش های مختلف خواب روشن این نوشته را ببینید. روش های هوشیار آغاز ابتدا به بختک اختیاری منجر می شوند. اما اجازه دهید در این بخش بیشتر درباره حالت ها و ادراکات هم زمان با بختک اختیاری بخوانیم:
در حالت بختک اختیاری فرد چه حسی دارد و دریافت های درونی و ادراکات او چگونه هستند؟ وقتی که بدن می خوابد اما ذهن همچنان بیدار است فرد دریافت های درونی مختلفی را تجربه می کند.
دریافت های شنیداری: شخص صدای زنگ دار بی وقفه ای را می شنود که هر لحظه بلندتر می شود. هم زمان صدای وزش باد یا طوفان صداهایی مثل وزوز زنبور یا رعد و برق بسیار شدید، صدای پچ پچ صحبت کردن چند نفر، صدای خندیدن بلند و از این قبیل صداها شنیده می شوند. بعضی ها ممکن است فقط یک یا چند تا و بعضی دیگر همه این صداها را هم زمان بشنوند. توجه داشته باشید که شنیدن این صداها بیشتر برای رویابین های مبتدی پیش می آید و هر چه که فرد مهارت بیشتری در ورود به خواب روشن کسب می کند صداها کم تر می شوند اما هر وقت که به آنها توجه کنید از پس زمینه خارج شده و زنده و بلند به گوش می رسند.
دریافت های بینایی: دریافت های بینایی در بختک اختیاری بسیار کم هستند و بعد از ورود به خواب روشن است که دریافت های بینایی کاملا شفاف مثل دنیای بیداری حاصل می شوند. در ابتدای بختک اختیاری و هم زمان با دریافت های شنیداری ممکن است نقاط نورانی یا صاعقه یا رنگ های مختلف مشاهده شوند.
دریافت های لمسی: به طور مشخص و تقریبا همیشه احساس سنگینی بسیار زیاد احساس عدم توانایی برای حرکت و احساس لرزش. در موارد کمتری هم احساس فشرده شدن گلو که نتیجه طبیعی نوع نفس کشیدن در خواب است. احساس سنگینی به خاطر از کار افتادن ماهیچه های حرکتی ست. بسیار مهم است که رویابین در این مرحله از تلاش برای حرکت جلوگیری کند مگر اینکه بخواهد از این وضعیت خارج شود. در این صورت با تلاش زیاد می شود انگشت را حرکت داد که موجب بیرون آمدن از این وضعیت و بیدار شدن است. احساس لرزش تقریبا در همه بدن حس می شود و همراه با شنیدن صدای مبهم باد یا حس کشیده شدن به داخل چیزی ست.
حس لرزش طوری زیاد و واقعی ست که ممکن است فرد را دچار توهم زلزله کند یا ممکن است به این نتیجه برسد که واقعا دارد می لرزد. اما در واقع هیچ یک از اعضای بدن نمی لرزند و رویابین در حال تجربه میدان انرژی مغناطیسی بدنش است. حس لرزش مثل وقتی ست که انگشتتان را بین دو قطب موافق دو آهن ربا می گیرید.
همه این ادراکات در عرض چند ثانیه به وقوع می پیوندند. در صورتی که فرد مضطرب شده یا به هر دلیلی بخواهد از این وضعیت خارج شود، با اندکی تقلا بیدار خواهد شد. اما اگر بی حرکت بماند احساس سبکی، پرواز یا مکش به او دست خواهد داد و پدیده ای را که از آن به عنوان تجربه خروج از بدن یاد می کنند، تجربه خواهد کرد
من قبلا زماني كه دانشجو بودم، اين روش را به صورت اختياري تجربه كردم و حتي روحم يا آگاهي‌ام را به خارج از بدنم منتقل مي‌كردم و جاهاي زياد رفتم و چيزهاي زياد ديدم اما چون كمي ترسناك بودم اين كار را ترك كردم.