اگر دیدید زن نیمه برهنه ای در خیابان هندسه قدم می زند و از زاویه چهل وپنج درجه ی مثلث قائمه شراب فیثاغورث می نوشد تعجب نکنید. ذهن شما تلاش می کند در حالی که چرت می زنید برای موضوعی که شما را به خود مشغول کرده راه حلی منطقی بیابد.
خیلی از تصاویر نامفهوم و به ظاهر بی معنی که بعضی وقتها در خلوت خود می بینیم مجموعه به هم فشرده ای از اندیشه های زنجیروار و در هم تنیده هستند که معانی منطقی در خود نهفته دارند و چه بسا راه حل همان مسئله ای باشند که ذهن را به خود مشغول کرده است.
سالوادور دالی نقاش معروف برای الهام گرفتن از چنین صحنه هایی روش منحصر به فردی داشت. او روی صندلی می نشست و دستهایش را روی دسته صندلی آویزان می کرد. با انگشت اشاره و شصت، حلقه ی دسته کلیدی را نگه می داشت و زیر دسته کلید بشقابی فلزی روی زمین می گذاشت. بعد سعی می کرد بخوابد و به تصویری که پشت پلک چشمهایش می دید نگاه کند. روشن ترین تصاویر و صحنه های بدیع موقعی بر پرده چشم ذهنی اش ظاهر می شد که داشت خوابش می برد و این دقیقا موقعی بود که دسته کلید از دستش رها می شد، روی بشقاب فلزی می افتاد و صدای آن بیدارش می کرد. او به سرعت شکل اولیه تصویری را که دیده بود روی کاغذ می کشید چون چنین تصاویر یا اندیشه هایی چنان فرّار هستند که بعد از چند ثانیه به فراموشی سپرده می شوند.
سالوادور دالی با این کار ذهنش را طوری هدایت می کرد که نقش و نگارها و جرقه های درهم و بر همی که موقع به خواب رفتن جلوی چشم های بسته ظاهر می شوند با اندیشه ها مخلوط شده و به شکل تصاویر روشن به جلوه در آیند. این نقش و نگارها را اصطلاحا تصاویر هیپناگوژی می نامند.
هیپناگوژی حالت ذهنی بسیاری از مردم بلافاصله قبل از خواب است. در این حالت فرد صداهای اطراف را می شنود اما برایش اهمیتی ندارند. اندیشه اش درهم و بر هم و خالی از معنی به نظر می رسد. تصاویر، جرقه ها و نقش و نگارهای روشن جلوی چشم های بسته اش ظاهر می شوند و بعضی مواقع هم صداهای غیر واقعی به گوش می رسند. خیلی به ندرت ممکن است توهمات لمسی هم واقع شوند. با اینکه فرد هنوز کمی هوشیار است اما نمی تواند یا نمی خواهد عکس العملی نشان دهد چرا که بدن و خودآگاهی در آستانه ورود به چرخه خواب هستند. هر چقدر که از بیداری بیشتر فاصله می گیرد تصاویر طولانی تر یا منسجم تر می شوند و این وضعیت تا وقتی که خودآگاهی خاموش می شود و فرد به خواب می رود، ادامه پیدا می کند.
تصاویر هیپناگوژی شامل نقش و نگارهای هندسی، نقش و نگارهای رنگی و نقاط نورانی در پس زمینه ی تاریک یا تصاویر سه بعدی هستند که ممکن است به اشکال یا تصاویر معنی دار تغییر شکل دهند. این تصاویر به سرعت عوض می شوند و پایدار نیستند.
صداهای هیپناگوژی شامل صداهای مبهم و بی معنی حرف زدن یک یا چند نفر، صدای انفجار در دور دستها صدای باد و باران یا صداهای بی معنی ست.
ویژگی مهم تصاویر یا صداهای هیپناگوژی اینست که اراده فرد در بروز آنها دخالتی ندارد و خودبخود پدیدار می شوند.
در روش های هوشیار آغازِ خواب روشن تمرین کننده سعی می کند علیرغم خواب آلودگی با هوشیاری وارد حالت هیپناگوژی شود. هر چقدر که هوشیاری در این حالت قوی تر باشد، خودآگاهی بیشتر معطوف به درون می شود. نتیجه اش اینست که فرد می خوابد اما ذهنش بیدار می ماند و احتمالا یا از طریق بختک اختیاری و یا مستقیما خواب روشن را تجربه می کند. تعداد کمی از تمرین کننده ها هم اصلا تصاویر هیپناگوژی را نمی بینند و پروسه از بیداری به خواب روشن را بدون واسطه طی می کنند.
اما چطور می توان با استفاده از تصاویر هیپناگوژی وارد خواب روشن شد؟